مسجد خیابان رودکی تهران (سلسبیل)

دوم اردیبهشت ماه سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گرامی باد

 

دوم ارديبهشت ماه سالروز تاسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي گرامي باد

    حضرت امام خميني (ره) در دوم ارديبهشت سال 1358 طي فرماني به شوراي انقلاب اسلامي رسماً تأسيس اين نهاد مقدس را اعلام كردند و شوراي انقلاب با تأسيس شوراي فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي گام اساسي را در جهت سازماندهي اين نهاد برداشت

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: دوم اردیبهشت ماه سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گرامی باد, سالروز تشکیل سپاه پاسداران, مسجد حجت ابن الحسن, حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 2 ارديبهشت 1392
29 فروردین ماه روز ارتش گرامی باد

روز ارتش جمهوری اسلامی ایران گرامی باد

بيست و نه فروردين، مصادف با روز ارتش جمهوري اسلامي ايران

و بزرگداشت حماسه آفريني هاي دلاور مردان نيروي زميني ارتش است

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: 29 فروردین ماه روز ارتش گرامی باد, روز ارتش جمهوری اسلامی ایران, تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 28 فروردين 1392
واقعه‏19 دي‏ قیام مردم قم 1356

 

 

حماسه مقاومت و فداکاري ؛ قيام 19 دي قم

 

 

 در تاريخ معاصر کشور عزيزمان ، حماسه هاي عظيم و با شکوه مردم انقلابي و مؤمن ، به چشم 
مي خورد. از آن جمله قيام 15 خرداد 1342 و 19 دي ماه 1356 در شهر مقدس قم است. مقام معظم رهبري در اين باره  فرموده اند: " در نهضت عظيم انقلاب اسلامي ما دو نقطه شروع وجود دارد که يکي 19دي ماه و ديگري شروع مبارزات در سال 1342 ، هر دو مربوط به قم است." (1)

در نوزدهم دي ماه بار ديگر " کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا " در شهر قم ديده شد ، مشت هاي گره کرده روحانيون، طلاب علوم ديني و مردم متدين اين شهردر دفاع از ارزشهاي اسلامي به خون نشست و جرقه اي شد بر انبار خشم مردم تا هر آن چه طاغوت زمان بافته بود در شعله هاي اين آتش بسوزد.

 

زمينه سازي براي قيام

 

بعد از قيام 15 خرداد سال 42  ، اختناق و فشار سياسي ، ايران را فرا گرفت، رژيم شاه با دستگيري نيروهاي مبارز و ارزشي و تبعيد شان به نقاط دور افتاده و بد آب و هوا، فضاي کشور را براي بيگانگان، به ويژه آمريکا، هموار کرد. حضرت امام خميني (ره) دردوران تبعيد به ترکيه و عراق و در مناسبت هاي مختلف  در خصوص عملکرد ننگين رژيم پهلوي و نفوذ استکبار جهاني و اسرائيل در برنامه هاي سياسي، فرهنگي و اقتصادي ايران به افشاگري مي پرداخت و بر حسب مقتضيات زمان ، اعلاميه و اطلاعيه صادر مي کرد. رژيم شاهنشاهي ، با دستگيري حاميان امام در حوزه ها و دانشگاه ها، به خيال اينکه زمينه هاي شکل گيري انقلاب اسلامي را از ميان برده است، به حکومت استبدادي خود ادامه 
مي داد. تلاش مأموران حکومت پهلوي اين بود که به هر طريق ، از نفوذ امام به مراکز علوم ديني ممانعت کرده و اجازه تحرکات علمي و فکري  به آنان ندهد ، زيرا به خوبي مي دانست که اگر امام  همانند قيام پرشکوه خرداد 1342 هدايت ديني جامعه را به عهده گيرد ، بساط ظلم و ستم از بين خواهد رفت. از سوي ديگر ، آمريکا نيز براي ايجاد ثبات سياسي در کشورهاي تحت سلطه و جلوگيري از بروز انقلاب مردمي و اظهار نارضايتي مردم نهايت تلاش خود را مي کرد تا فشار سياسي را تعديل نموده و با اصلاحات جزئي در مسائل اجتماعي ، افراد معترض را به نام دفاع از آزادي و حقوق بشر به انجام فعاليت هايي تشويق کند که براي رژيم ، قابل تأييد باشد.

در اين شرايط ، گروه ها و جمعيت هاي محافظه کار و غرب زده تقويت شده و ميدان عمل بيشتري براي آنان فراهم شد. در فروردين سال 1356 جمعيت ايراني دفاع از آزادي و حقوق بشر با موافقت يکي از مسؤولان اصلي کميته حقوق بشر آمريکا به نام " باتلر" تأسيس شد.

هم چنين  ، شاه به حزب رستاخيز مأموريت داد تا فضاي به ظاهر باز سياسي را ايجاد کرده و جهت ترويج شعار جدايي دين از سياست در مراکز تبليغي و با کمک افراد مقدس مآب  اقدام نمايد و به اين ترتيب عملاً حرکت به سوي انقلاب اسلامي به رهبري امام (ره) را به انفعال بکشانند. امام با هوشياري و در فرصت هاي به وجود آمده ، سعي مي کرد تا مردم را با انديشه هاي منطقي و مخالفت هاي اصولي ، اساس حکومت را تبيين نموده و فضاي باز سياسي موجود را استبداد معرفي نمايد.

يکي از همگامان راستين امام ، فرزندش، سيد مصطفي خميني (ره) بود ، کسي که هنگام تبعيد پدر، بازداشت و زنداني شد ، پس از آزادي از زندان به ترکيه -  تبعيدگاه امام -  رفت ، در مهاجرت امام از ترکيه به نجف، پدر را در مسير مبارزه همراهي نمود . شخصيت سيد مصطفي ، خطري جدي براي رژيم پهلوي به حساب مي آمد و در نهايت با  نقشه ساواک به شهادت رسيد.

شهادت فرزند امام در آبان 1356 به اعلام مخالفت با رژيم پهلوي شتاب بيشتري بخشيد و پس از اين حادثه مجالس ختم مختلف در داخل و خارج کشور به مناسبت شب هفت و چهلم ايشان برگزار و هريک از آن ها عاملي مؤثر براي تظاهرات وسيع مردمي عليه حکومت دست نشانده پهلوي شد وفرصت مغتنم و با ارزشي بود براي اينکه امام ، بار ديگر به عنوان رهبري انقلاب اسلامي مطرح گردد آتش انقلاب آرام آرام  برافروخته و پيام ها و بيانات امام ، به نهضت ، جهت داد.

 

اهانت به حضرت امام

 

در روز 17 دي سال 1356 و در سالروز به اصطلاح آزادي زن، در شهر مشهد زنان با چادر مشکي تظاهرات وسيعي بر عليه رژيم شاه به راه انداختندکه با توجه به تازگي آن ، انعکاس وسيعي داشت.  در همين روز، روزنامه اطلاعات با چاپ مقاله اي تحت عنوان " ارتجاع سرخ و سياه در ايران"  به قلم احمد رشيدي مطلق، به امام خميني اهانت نمود.

اين مقاله موهن که به دستور شخص شاه در يک روزنامه با سابقه درج گرديده بود، آتش انقلاب را روشن ساخت و موجب گرديد تا جامعه ايران از يک سو با محوريت رژيم شاه و از سوي ديگر تفکر آيت الله خميني روبرو شود . در واقع چاپ اين مطلب بر اقتدار ، عزت و عظمت مرجع عاليقدر و رهبر انقلاب (که در تبعيد به سر مي برد) را موجب شد و به دنبال آن موج عظيمي از اعتراضات سراسر کشور را فرا گرفت.

 

قيام خونين

 

اولين واکنش به انتشار اين مقاله در مرکز انقلاب -  شهر مقدس قم -  صورت گرفت.

فرداي آن روز يعني 18 دي طلاب علوم ديني، کلاس هاي درس را تعطيل کرده و در مسجد اعظم دست به تجمع زدند و طي اين روزها زدوخوردهاي پراکنده اي رخ داد.(2)

غروب روز 17 دي 1356 نيز چند تن از مدرسين برجسته حوزه علميه قم در منزل آيت الله حسين نوري همداني اجتماع و طي جلسه اي تصميم گرفتند که روز هيجدهم دي حوزه هاي علميه به طور کامل تعطيل و با حرکت به سمت منزل آيت الله نوري همداني تجمع کنند. در اين تجمع مردمي ، آيت الله نوري همداني براي حاضران سخنراني کرد و از آن جا راهپيمايي آغاز و تا حوالي ميدان شهداء قم ادامه يافت.  در آن جا مأموران امنيتي و پليس با حمله به سوي تظاهر کنندگان ، عده اي را شهيد و تعدادي را مجروح نمودند.

قيام نوزده دي قم، الهام گرفته از نهضت 15 خرداد 1342 با همان شعارها و تبعيت از رهبري امام خميني و مبتني بر ايمان و باور مردم به ارزش هاي اسلامي بود.

در اين حرکت مقدس ، علما و روحانيون نقش بسزايي را ايفا نمودند ، برخي مراجع و از جمله آيت اللّه گلپايگاني اعلاميه اي را در اعتراض به جنايات رژيم شاه در اين قيام صادر نمود، ايشان از دستگاه حکومت خواست بابت چنين اقدامي توضيح دهد. عوامل ساواک به اشتباه ، تصور مي کردند کشتار مردم موجب خاموش شدن نيروي محرکه انقلاب خواهد گرديد اما با تعجب مشاهده کرد ، سيل جمعيت با حرکت هاي خانه به خانه ، از علما و مراجع چاره جويي مي کنند.(3)

رژيم براي مقابله با اين قيام ،گروهي از مجتهدان و علماي برجسته و اساتيد حوزه علميه قم را به  نواحي بد آب و هوا و گرمسير تبعيد کرد که با اين اقدام ، نهضت قم به ساير نقاط کشور سرايت کرد. در چهلمين روز شهداي قم و در 29 بهمن 1356 مردم تبريز به پاخاسته و کنترل شهر را تا مدتي از دست مأموران خارج نمودند و با به آتش کشيدن سينماها، مشروب فروشي ها و مقر حزب رستاخيز، خشم و انزجار خود را نسبت به خشونت هاي رژيم پهلوي بروز دادند . سرانجام ارتش با کاميون هاي سرباز و تانک هاي خود، صحنه اي خونين بوجود آورد و ده ها نفر را به شهادت رسانيد. در اربعين شهداي تبريز که مقارن با نهم فروردين سال 1357 بود مشابه همان حوادث در يزد تکرار گرديد و پس از آن اعتراض هاي عمومي در سراسر کشور گسترش يافت.(4)

 

واکنش امام خميني

 

پس از قيام 19 دي در قم، امام خميني که در شهر نجف در تبعيد به سر مي برد، با لحني شديد به رژيم پهلوي هشدار داد و آشکارا حکومت ستم شاهي را به مبارزه طلبيد، امام در فرازي از بيانات خود که در اول بهمن ماه 1356 فرمودند، خاطر نشان ساختند: " من متحيرم که اين فاجعه را... به کي بايد تسليت بگويم. آيا به رسول اکرم صلي اللّه عليه و آله و ائمه معصومين(ع)، به حضرت حجت(سلام اللّه عليه) تسليت بگويم يا امّت اسلام، به مسلمين، به مظلومين در تمام اقطار عالم تسليت بگويم يا به ملت مظلوم ايران...يا به اهالي قم محترم، قم داغديده ها، تسليت بدهم...يا به حوزه هاي علم و علماي اعلام... به کي بايد تسليت گفت و از کي بايد تشکر کرد در اين قضايا که براي اسلام پيش مي آيد و اين ملت بيدار ايران در مقابل اين مصيبت ها استقامت مي کند، کشته مي دهد، هتک مي شود. بي جهت و بدون هيچ مجوّزي مردم را به مسلسل بستند...ملت ايران ملت بيداري است. در عين حالي که اين همه ظلم مي بيند، کشته مي دهد... مقاومت مي کند، ايستادگي مي کند و اين ايستادگي به نتيجه خواهد رسيد هيچ اشکالي نيست که بعد از اين که ملت ها بيدار شدند و بعد از اين که زن ها قيام کردند بر ضد دولت و بر ضد اين جبّاران يک همچو ملتي پيروز مي شود. ان شاء اللّه." (5)

امام در اين سخنان ، قيام را با برنامه هاي رسول اکرم و اهل بيت (ع) پيوند مي دهد ، علما و روحانيون و مردم مبارز را با خاندان عترت مرتبط مي سازد و در ادامه، با بصيرت و بينش معنوي خود ، اين قيام را زمينه اي براي پيروزي انقلاب اسلامي تلقي مي نمايد.

 امام در پيامي که به همين مناسبت صادر فرمودند، نوشتند: نهضت اخير که پرتوي از نهضت 15 خرداد است و شعاعش در سراسر کشور نورافکنده، خود کوبندگي خاصي دارد که شاه را از خود بيخود کرده و او و دارودسته چاقو کشش را به تلاش مذبوحانه واداشته است جنايات 29 محرم امسال(19 دي 1356) نقطه عطفي است به جنايات شاهانه 12 محرم آن سال (15 خرداد 1342)، شاه خواست ضرب شستي به ملت مسلمان نشان دهد. پس از تماميت حساب با رئيس جمهوري آمريکا، به بهانه مختصري که مأمورين ايجاد کردند مرکز تشيع و حوزه فقاهت اسلام را در جوار مرقد پاک حضرت فاطمه معصومه (س) به مسلسل بست... شاه مي خواهد ثابت کند که نوکري او تحکيم شده و ملت نبايد گمان کند او از پشتيباني اجانب برخوردار نيست ولي ملت با تظاهرات عمومي و تعطيل سرتاسري ادامنه دار و اظهار تنفر، بار ديگر ثابت کرد که او را نمي خواهد و از او و خاندانش بيزار است و اين رفراندوم طبيعي در حقيقت خلع او از سلطنت غاصبانه جابرانه است.(6)

 

برکت هاي قيام

 

شاه با کشتار مردم تلاش کرد تا به معترضين و مخالفان بگويد کساني که با اساس سلطنت سروکار دارند ، پاسخي جز سرکوب و استفاده از زور ندارند ، ولي آماده است براي برخي افراد و جريان ها که مرز انتقاد از خرابکاري را تشخيص مي دهند ، ادامه حضور در عرصه سياسي را تحمل کند.

شاه و آمريکا غافل از اين مهم بودند که انقلاب اسلامي طي سال هاي گذشته ، اقدام به ايجاد زير بناي مناسب براي انجام فعاليت هاي سياسي ، فرهنگي نموده است.

اين واقعه عظيم و حمايت گروههاي مختلف مردمي در تهران و برخي شهرها، در ابراز همدردي با آن، نفوذ و محبوبيت حضرت امام را دوچندان کرد .

به دنبال قيام قم ، مدارس عالي و دانشگاه هاي کشور با اعتصاب و تظاهرات دامنه اعتراضات را گسترش داده و مطبوعات جهان نيز به انعکاس آن پرداختند.

 در واقع اين حوادث ، بيش از همه باعث کنار رفتن پرده هاي فريب و نيرنگ شد ، به گونه اي که از اين پس شعار اصلي و تکيه کلام مردم " مرگ بر شاه " بود.  

پوشالي بودن تبليغات حکومت شاهنشاهي براي ملت برملا گرديد و ثابت شد که تا چه اندازه از حرکت هاي مذهبي هراس به دل دارند. نکته مهم ديگر اين که جايگاه امام امت (ره) به عنوان رهبر و سکاندار اين نهضت در مبارزه با رژيم طاغوت ، تثبيت شد. امام در اين باره مي فرمايند: کشتار بيرحمانه قم، ايران را به هيجان آورد و تبريز عزيز را به قيام همگاني مردانه در قبال ظلم و بيدادگري نشاند و کشتار دسته جمعي تبريز ملت غيور ايران را چنان تکان داد که در آستانه انفجار است. انفجاري که دست اجانب را به خواست خداي متعال براي هميشه قطع کند. انفجاري که انتقام مظلومان را از شاه بگيرد و دودمان سياه روي پهلوي را براي هميشه از تاريخ ايران محو کند واين ننگ را از صفحه روزگار بزدايد." (7)

اين نوشتار را با سخناني از مقام معظم رهبري حضرت آية اللّه العظمي خامنه اي خاتمه مي دهيم:
 " در ماجراي نوزدهم ديماه و حوادثي که به مناسبت برگزاري چهلم ها به صورت پي در پي بوجود آمد  نکته اساسي اين است که مردم متدين آماده فداکاري بر دستگاهي که از لحاظ قدرت مادي هيچ کم و کسر نداشت طوري پيروز شدند که هم آن دستگاه گيج ماند، هم همه محاسبه گران سياسي مبهوت ماندند يعني مثل توفاني نظامي را که مردم متدين و فداکار با آن مقابل شدند، در نورديد. " (8)

 

پي نوشت ها:

1. روزنامه جمهوري اسلامي، 18 دي 1369، شماره 3366

2. انقلاب اسلامي چرايي و چگونگي رخداد آن، ص 91- 90

3. خاطرات رجبعلي طاهري، تهران، سازمان تبليغات اسلامي، ص 102

4. تاريخ سياسي معاصر ايران، ج 2 و ص 410 ؛ انقلاب اسلامي چرايي و چگونگي...، ص 91

5. صحيفه نور، چاپ جديد، ج1، ص 440- 439

6. صحيفه نور ، ج1، ص 450 و نيز تبيان، دفتر بيستم، ص 509

7. تبيان، دفتر بيستم ، ص 499

8. حديث ولايت، ج 6، ص 153



:: برچسب‌ها: قیام 19 دی 1356 مردم قم,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 27 آذر 1391
20 صفر اربعین امام حسین (ع)


اربعین امام حسین(ع) 

20 صفر اربعین حسینی

روز 20 صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم امام حسین(ع) یعنی کاروان اسرا، از شام به مدینه بازگشتند و روزی است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی رسول خدا(ص)، از مدینه به کربلا رسید تا به

زیارت قبر امام حسین(ع) بشتابد و او نخستین کسی است که قبر آن حضرت را زیارت کرد.

در این روز، زیارت امام حسین(ع) مستحب است و این زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است. 

شیخ طوسی سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق(ع) آورده است: السلام علی ولی الله و حبیبه، السلام علی خلیل الله و نجیبه، السلام علی صفی الله و ابن صفیه... 

این مطلبی است که شیخ طوسی، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرن پنجم درباره اربعین آورده است. طبعا براساس اعتباری که این روز میان شیعیان داشته است، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین می‌خوانده‌اند و اگر می‌توانسته‌اند مانند جابر بر مزار امام حسین(ع) گرد آمده و آن امام را زیارت می‌کردند. این سنت تا به امروز در عراق با قوت برپاست و شاهدیم که هزاران شیعه ایرانی و غیر ایرانی در این روز بر سر مزار امام حسین(ع) جمع می‌شوند

 

اعتبار اربعین امام حسین(ع) از گذشته میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به امام حسین(ع) شناخته شده بوده است. کتاب «مصباح المتهجد» شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول شیخ طوسی است از روایات فراوان درباره تقویم مورد نظر شیعه درباره ایام سوگ و شادی و دعا و روزه و عباردت است، ذیل ماه «صفر» می‌نویسد: نخستین روز این ماه (از سال 121)، روز کشته شدن زید بن علی بن الحسین است.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: بیت صفر اربعین حسینی , اربعین امام حسین , حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 27 آذر 1391
7 صفر ولادت امام موسی کاظم (ع)

 ولادت امام موسی کاظم (ع)

به نظر مي رسد که روستاي ابواء واقع در بين مکه و مدينه بيش از ساير اماکن قافله هاي حجاج اهل بيت را به سوي خود جلب مي کرد زيرا آرامگاه مادر پيامبر آمنه دختر وهب در آنجا قرار داشته است . 
در راه بازگشت از حج بيت الله الحرام (بحارالانوار، ج 48، ص 4، المحاسن، ج 2، ص 418) قافله امام ابو عبدالله الصادق (ع) در اين روستا توقف کرد . آن روز بنابر مشهورترين روايات 7 صفر سال 128 هـ .ق بود که امام براي ميهمانانش سفره غذا گسترده بود که پيکي از جانب زنانش به سوي او آمد تا مژده ولادت خجسته فرزندش را به وي برساند . 
در روايتي که از منهال قصاب نقل کرده اند آمده است :
«به قصد مدينه از مکه بيرون شدم و همين که به ابواء رسيدم شنيدم که امام صادق (ع) صاحب فرزند شده است . من زودتر از آن حضرت به مدينه وارد شدم و ايشان يک روز پس از من به مدينه رسيد . ايشان (به خاطر ولادت نوزاد) سه روز به مردم طعام داد و من نيز يکي از کساني بودم که بر سفره طعام امام حاضر مي شدم و چنان غذا مي خوردم که تا روز بعد نيازي به غذا نداشتم و روز بعد باز بر سفره او حاضر مي شدم . من سه روز از طعام آن حضرت خوردم و تا فردا هيچ غذايي نمي خوردم». 
در حديثي از ابو بصير آمده است :‌
«در سالي که فرزند ابو عبدالله (ع) امام موسي زاده شد من با آن حضرت همراه بودم . در ابواء فرود آمديم . ابو عبدالله براي ما و اصحابش سفره غذا گسترده بود ، بسيار و نيکو . در همام حال که ما مشغول خوردن بوديم پيک «حميده» نزد آن حضرت آمد و گفت : حميده مي گويد : اثر وضع حمل در من ظاهر شده است و خود مرا فرمودي که از اين امر آگاهت کنم که اين فرزند همچون فرزندان ديگر نيست . 
پس ابو عبدالله (ع) شادمان و خوشحال برخاست و ديري نپاييد که به نزد ما برگشت در حاليکه آستينهاي خود را بالا زده بود و لبخندي بر لب داشت .
ما گفتيم : خداوند همواره لبت را خندان و ديده ات را روشن گرداند! حال حميده چگونه شد ؟ فرمود : خداوند پسري به من بخشيد که بهترين مخلوق اوست و حميده درباره او خبري به من داد که من از وي بدان داناتر بودم . گفتم : فدايت شوم حميده درباره او به شما چه خبري داد ؟ فرمود : حميده خبر داد که چون نوزاد به دنيا آمد دستانش را بر زمين نهاد و سرش را رو به آسمان گرفت . من نيز بدو گفتم که اين علامت رسول خدا و علامت امامت است . 
سپس پرسيدم : فدايت شوم چگونه اين علامت امام است؟


فرمود : شبي که نطفه جدم در آن بسته شد کسي پيش جد پدرم که خوابيده بود آمد و کاسه اي براي او آورد . در آن کاسه شربتي روان تر از آب سپيدتر از شير نرم تر از شيره و شيرين از شهد و سردتر از يخ بود . پس آن را به وي نوشانيد و بدو گفت که آميزش کند . او نيز شادمان و خوشحال برخاست و آميزش کرد و نطفه جدم بسته شد و در شبي که نطفه پدرم در آن به هم رسيد کسي نزد جدم در آمد و او را نوشانيد همچنان که جد پدرم را نوشانيده بود و سپس وي را دستور آميزش داد و او خوشحال و شادمان برخاست و نطفه پدرم بسته شد . 
شبي که نطفه من درآن به وجود آمد کسي نزد پدرم درآمد و او را نوشانيد و بدو دستور آميزش داد چنان که به ديگران دستور داده بود . 
پدرم خوشحال و شادمان برخاست و نطفه من در آن شب بسته شد . 
شبي که نطفه اين پسرم (امام موسي (ع)) پديد آمد کسي نزد من بيامد همچنان که نزد جد پدرم و جد خودم در آمده بود و مرا نوشانيد چنان که آنان را نوشانيده بود . من خوشحال و شادمان با آگاهي از آنچه خداوند به من ارزاني فرموده بود برخاستم و نطفه اين نوزاد بسته شد . پس بدو تمسک کنيد که به خدا او پس از من صاحب الامر شماست».( بحارالانوار، ج 48، ص 2) 
همين که امام به مدينه بازگشت سه روز به مردم طعام داد و مردم خبر ولادت اين نوزاد فرخنده را به يکديگر نويد دادند .

پدر و مادر امام کاظم 
پدرش : پيشواي هدايت ابو عبدالله جعفر بن محمد (ع) ملقب به صادق بود . 
مادرش : حميده بربريه که شايد از مردم اندلس و يا از مردم مغرب بوده است . لقب اين زن بزگوار «حميده مصفاه» بود . 
حميده يکي از زنان با فضيلت به شمار مي آمد زيرا به کار مهم نشر رسالت همت مي گماشت و در اين راه برخي از احاديث همسر بزرگوارش را نيز روايت مي کرد . 
از ابن سنان از سابق بن وليد از معلي بن خنيس روايت شده است که ابوعبدالله (ع) فرمود : 
«حميده مثل شمش طلا از هر آلودگي و چرکي پيراسته است . فرشتگان پيوسته او را پاسباني مي کردند تا به من رسيد و اين کرامتي از خداوند بود در حق من و حجت پس از من». ( بحارالانوار، ج 48، ص 6 به نقل از کافي، ج 1، ص 477)



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با مسجد، تاریخچه مسجد، شهدای مسجد، ،
:: برچسب‌ها: ولادت امام موسی کاظم علیه سلام , امام موسی کاظم, 7 صفر,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 27 آذر 1391
برگزاری نماز ظهر عاشورا

 

 

برگزاری نماز ظهر عاشورا

به امامت حجة الاسلام والمسلمین شیخ حمید شیوایی

دهم محرم 1434 هجری قمری

91/9/5

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 

 



:: موضوعات مرتبط: تاریخچه مسجد، مذهبی، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: برگزاری نماز ظهر عاشورا, تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج), دهم محرم 1434 هجری قمری, 5/9/91, به امامت حجة الاسلام والمسلمین شیخ حمید شیوایی, حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 14 آذر 1391
چهره هاي حادثه كربلا

چهره هاي حادثه كربلا

 آيا حسين عليه‏السلام يك شخصيت حماسی هست ‏يا نه ؟ آيا ما بايد با وجود حسين ( ع ) و سرگذشت او يك احساس حماسی‏داشته باشيم ، يا يك احساس تراژدی ، مصيبت ، رثا و نفله‏ شدن ؟شخصيتهای حماسی كه اغلب در منظومه‏های حماسی از آنها ياد شده است ، جنبه نژادی و قومی دارند اما مطلب در مورد حسين عليه‏السلام غير از اين است . حسين ( ع ) يك‏ شخصيت حماسی است اما نه مانند جلال‏الدين خوارزمشاه و نه مانند رستم افسانه‏ای . حسين (ع) يك شخصيت حماسی است ، اما حماسه انسانيت ، حماسه بشريت ، نه حماسه‏قوميت. سخن حسين ( ع ) ، عمل حسين ( ع ) ، حادثه حسين ( ع ) ، روح حسين( ع ) ، همه هيجان است ، درس است ، القاء نيروست ، اما چه نوع القاء نيروئی ؟ چه‏ نوع درسی ؟ آيا از آن جهت‏ كه مثلا به قومي خاص منتسب است ؟ ! يا از آن جهت كه شرقی است ؟ يا از آن جهت كه مثلا عرب است و غير عرب نيست ؟ ! يا به قول بعضی از ايرانيها از آن جهت كه مثلا همسرش ايرانی است ؟اساسا در وجود حسين ( ع ) چنين حماسه‏هائی نمی‏تواند وجود داشته باشد و علت شناخته نشدن حسين ( ع ) هم همين است . چون حماسه او بالاتر و مافوق اينگونه حماسه‏هاست ، كمتر افراد می‏توانند او را بشناسند . حالاببينيم واقعا چطور است؟نمي توان در جهان شخصيت حماسی مانند شخصيت حسين‏بن‏علی  عليهماالسلام از نظرشدت حماسی بودن و از نظر علو حماسه يعنی جنبه‏های انسانی نه‏جنبه قومی‏وملی پيدا  كرد . حسين ( ع ) سرود انسانيت است و به همين دليل نظير ندارد . شما در دنيا حماسه‏ای مانند حماسه حسين بن‏علی  عليهماالسلام‏ پيدا نخواهيد كرد ، چه از نظر قدرت و قوت حماسه و چه از نظر علو درجه و انسانی بودن آن  و متاسفانه ما مردم اين حماسه را نشناخته‏ايم .

حادثه عاشورا و تاريخچه كربلا دو صفحه دارد ، يك صفحه سفيد و نورانی و يك صفحه تاريك ، سياه و ظلمانی كه هر دو صفحه‏اش يا بی‏نظير است و يا كم نظير . اما صفحه سياه و تاريكش از آن نظر سياه و تاريك است كه در آن فقط جنايت بی‏نظير و يا كم نظير می‏بينيممی‏بينيم ، كشتن جوان می‏بينيم ، كشتن شيرخوار می‏بينيم ، اسب بر بدن مرده‏ تاختن می‏بينيم ، آب ندادن به يك انسان می‏بينيم ، زن و بچه را شلاق زدن‏ می‏بينيم ، اسير را بر شتر بی جهاز سوار كردن می‏بينيم . از اين نظر قهرمان‏حادثه كيست ؟ واضح است وقتی كه حادثه را از جنبه جنايی نگاه كنيم قهرمان حادثه ، يزيدبن‏معاويه است ، عبيدالله‏بن‏زياد است ، عمرسعد است ،  شمربن‏ذی‏الجوشن است ، خولی است و عده اي ديگر . از اين نظر حادثه كربلا يك جنايت و يك تراژدی است ، يك مصيبت و رثاء است . اين صفحه را كه نگاه ‏كنيم ، در آن ، كشتن بيگناه‏ .

اين تاريخچه صفحه ديگري هم داردكه قهرمان آن صفحه ديگر پسر معاويه و پسر يزيد نيست در آنجا ، قهرمان حسين ( ع ) است . در آن صفحه ، ديگر جنايت نيست ،تراژدی نيست ، بلكه حماسه است ، افتخار و نورانيت است‏، تجلی حقيقت و انسانيت است ، تجلی حق‏پرستی است . آن صفحه را كه نگاه‏ كنيم ، می‏گوئيم بشريت حق دارد به خودش ببالد . اما وقتی صفحه سياهش را مطالعه می‏كنيم می‏بينيم كه بشريت سر افكنده است. پس چرا بايد حادثه‏

 كربلا را هميشه ازمنظر صفحه سياهش مطالعه كنيم ؟ و چرا بايد هميشه‏ جنايتهای كربلا گفته شود ؟ چرا هميشه بايد حسين‏بن علی ( ع ) از آن جنبه ای كه مورد جنايت جانيان است مورد مطالعه ما قرار گيرد ؟ چرا شعارهائی كه به نام حسين‏بن‏علی ( عليهماالسلام ) می‏دهيم و می‏نويسيم ، از صفحه تاريك عاشورا گرفته شود ؟ چرا ما صفحه نورانی اين‏ داستان را كمتر مطالعه می‏كنيم ، در حالی كه جنبه حماسی اين داستان صد برابر بر جنبه جنائی آن می‏چربد . و نورانيت اين حادثه بر تاريكی آن غالب است.

حسين ( ع ) را يك روز كشتند و سر او را از بدن جدا كردند ، اما حسين (ع) كه فقط اين تن نيست ، حسين ( ع) يك مكتب است و بعد از مرگش زنده‏تر می‏شود. دستگاه بنی‏اميه خيال كرد كه حسين ( ع ) را كشت و تمام شد ، ولی بعد فهميد كه مرده حسين ( ع ) از زنده حسين ( ع ) مزاحمتر است ، تربت حسين ( ع ) كعبه صاحبدلان است .

حضرت زينب هم به يزيد همين را گفت . گفت اشتباه كردی ، " كد كيدك واسع‏ سعيك ، ناصب جهدك فوالله لا تمحواذ كرنا ، و لا تميت وحينا "هر نقشه‏ای كه داری بكار ببر ولی مطمئن باش تو نمی‏توانی برادر مرا بكشی و بميرانی ، برادر من زندگيش طور ديگر است ، او نمرد ، بلكه زنده‏تر شد.

البته نمي گوييم آن صفحه تاريك را نبايد ديد بلكه بايد آن را ديد و خواند ، اما اين مرثيه هميشه بايد مخلوط با حماسه باشد . اينكه گفته‏اند رثاء حسين‏بن‏علی عليهما السلام  بايد هميشه زنده بماند ، حقيقتی است و پيغمبر ( ص) و ائمه‏اطهار عليهم السلام  نيز به آن توصيه‏ كرده‏اند ،اين رثاء و مصيبت نبايد فراموش بشود و اين ذكرو اين‏ يادآوری نبايد فراموش شود اما دررثای يك قهرمان . پس اول بايد قهرمان بودنش برای ما مشخص شود و بعد در رثای قهرمان بگرييم ، و گرنه رثای يك آدم نفله شده بيچاره بی‏دست و پای مظلوم گريه ندارد .

در رثای قهرمان بگرييم برای اينكه احساسات قهرمانی پيدا كنيم، برای اينكه‏ پرتوی از روح قهرمان در روح شما پيدا شود و ما هم تا اندازه‏ای نسبت به‏ حق و حقيقت غيرت پيدا كنيم ، ما هم عدالتخواه شويم ، ما هم با ظلم و ظالم نبرد كنيم ، ما هم آزاديخواه باشيم  و برای آزادی احترام قائل  باشيم.

در  بعضي كتابها ديده مي شود كه  مقايسه‏ای ميان حسين‏بن‏علی عليهماالسلام و عيسی مسيح شده است، بدين ترتيب كه عمل مسيحيها بر عمل‏مسلمين ( شيعيان ) ترجيح داده ميشود ، زيرا آنها روز شهادت عيسی‏مسيح را جشن می‏گيرند و شادمانی می‏كنند ، ولی ششيعيان در روز شهادت حسين‏بن‏علی عليهماالسلام  مرثيه‏خوانی و گريه می‏كنند . عمل آنها بر عمل اينها ترجيح‏ دارد ، زيرا آنها شهادت را برای عيسی‏مسيح موفقيت می‏دانند نه شكست ، و

 چون موفقيت می‏دانند شادمانی می‏كنند . اما مسلمين شهادت را شكست‏ می‏دانند و چون شكست می‏دانند گريه می‏كنند . خوشا به حال ملتی كه شهادت‏ را موفقيت بشمارد و جشن بگيرد و بدا به حال ملتی كه شهادت را شكست‏ بداند و به خاطر آن مرثيه خوانی كند . جواب اين است كه اولا دنيای مسيحی كه اين شهادت را جشن می‏گيرد ، براساس همان اعتقاد خرافی است كهمی‏گويد عيسی كشته شد تا بارگناه ما از بين رود ، و چون به خيال خودشان سبكبال شده و در حقيقت آنها جشن سبكبالي خود را مي گيرند و اين خرافه اي بيش نيست.

 ثانيا اين همان فرق اسلام و مسحيت است كه اسلام يك دين اجتماعي و مسيحيت ديني است كه هر چه دارد اندرز اخلاقي است. از طرفي يك حادثه گاه از نظر فردي و گاه از نظر اجتماعي بررسي مي شودو در اسلام شهادت امام حسين از ديدگاه فردي موفقيتي بزرگ بود.

 

 اما اسلام ، قضايا راهميشه ازجنبه شخصی مطالعه نمی‏كند ، از جنبه اجتماعی هم مطالعه می‏كند . حادثه عاشورا از جنبه اجتماعی و نسبت به كسانی كه آن را انجام دادند ، مظهر يك انحطاط در جامعه اسلامی بود ، لذا دائما بايد يادآوری  شود. ثانيا اين موضوع برای صيقل دادن احساسات‏ اسلامی و انسانی است ، اما بشرط اينكه آن را درست درك كنيم .

 منبع : مطهري، مرتضي. حماسه حسيني

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: چهره هاي حادثه كربلا, حماسه حسینی, منبع : مطهري, مرتضي, حماسه حسيني,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 26 آبان 1391
علت نامگذاری ماه محرم (به محرم ) چیست ؟

 

علت نامگذاري اين ماه و حرمت ويژه آن در ميان مسلمانان:

تاسيس تاريخ براي مسلمانان در زمان خلافت خليفه دوم مسلمين و با مشورت علي (ع) در سال شانزدهم هجري صورت گرفته است. مبدا تاريخ را هجرت پيامبر و ماه نخست آن را محرم، سالي كه هجرت روي داده بود گرفتند ....(1) علت نامگذاري اين ماه آن بود كه در ايام جاهليت، جنگ در اين ماه را حرام مي دانستند.

ـ در دوم ماه محرم الحرام سال 61 هجري كاروان حضرت امام حسين (ع) وارد كربلا شد و سپاهيان دشمن كه هر روز بر تعدادشان افزوده مي شد در روزهاي تاسوعا و عاشورا كه روز نهم و دهم محرم مي باشد او و يارانش را به شهادت رساندند. پيشواي هشتم شيعيان امام رضا (ع) در خصوص اين ماه فرمود: در جاهليت، حرمت اين ماه نگاه داشته مي شد و در آن  نمي جنگيدند ولي در اين ماه، خونهاي ما را ريختند و حرمت ما را شكستند و فرزندان و زنان ما را اسير كردند و خيمه ها را آتش زدند و غارت كردند و حرمت پيامبر را دربارة ذريه اش رعايت نكردند. .... آيت الله ميرزا جواد ملكي تبريزي در «مراقبات» نوشته است:«كودكانم را مي ديدم كه در دهة نخست ماه محرم غذا نمي خوردند و به نان خالي اكتفا مي كردند كسي هم به آنان نگفته بود ماه محرم شروع شده است گمان مي كنم عشقي دروني آنان را برمي انگيخت.» (2) به همين دليل ماه محرم با حادثه عاشورا عجين شده است و فرا رسيدن آن دلها را پر از غم مي سازد و پيروان و شيفتگان امام حسين (ع) از اول محرم، محافل و مجالسي را سياهپوش كرده، به ياد آن امام شهيد به عزاداري مي پردازند.... (3)

شیعیان در بزرگداشت شهدای کربلا،

هر روز از دهه اول ماه محرم را مختص به یکی از بزرگان این نهضت جاویدان می دانند.

روز اول محرم : مسلم ابن عقيل عليه السلام

روز دوم محرم : ورود کاروان به کربلا ( وروديه )

روز سوم محرم : حضرت رقيه عليها السلام

روز چهارم محرم : حضرت حر و اصحاب عليهم السلام - طفلان زينب عليهما السلام

روز پنجم محرم : اصحاب  و عبدالله ابن الحسن عليهم السلام

روز ششم محرم : حضرت قاسم ابن الحسن عليه السلام

روز هفتم محرم : روضه عطش و علي اصغر عليه السلام

روز هشتم محرم : حضرت علي اکبر عليه السلام

روز نهم محرم : روز تاسوعا - حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام

روز دهم محرم : روز عاشورا - حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام - حضرت زينب عليها السلام و شام غريبان

روز يازدهم محرم : حرکت کاروان از کربلا

روز دوازدهم محرم : ورود کاروان به کوفه

1-(تاريخ تحليلي اسلام/ دكتر شهيدي/ ص130)

2-(پيام آورعاشورا/ مهاجراني/ص 11)

3-(با اندكي دخل و تصرف/ فرهنگ عاشورا جواد محدثي/ ص 406)

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: علت نامگذاری ماه محرم (به محرم ) چیست, عاشورا, محرم, امام حسین, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 26 آبان 1391
ولادت پيشواي دهم حضرت امام علي‏النقي الهادي(ع) در مدينه(212 ق)

 

ولادت پيشواي دهم حضرت امام علي‏النقي الهادي(ع) مبارک باد

 

سحرگاه روز ۱۵ ذی الحجه هنگامی که خورشید اشعه تابناک خود را بر روی زمین می گسترد مولود مسعود خاندان رسالت حضرت امام علی النقی (ع) دیده بر جهان بازگشود نوزادی که باعث سربلندی وافتخار اسلام گردید وعمر خود را در راه اعتلای تعالیم ارزنده اسلام مصروف داشت ودر پیشبرد هدفهای الهی از هیچ نو کوشش وفعالیت ومجاهده مضایقه ننمود .

او در تیره ترین دوران اختلافات خلفای عباسی همانند پدر بزرگوارش به توسعه وگسترش آئین اسلام پرداخت واصالت تعالیم اسلامی را از گزند حوادث وآفات محفوظ داشت .

او از همان دوران نوجوانی از آن هنگامی که در مکتب پدر بزرگوارش درس علم ومعرفت می اموخت به راهنمائی وارشاد مردم می پرداخت ودر مکتب عالی دانش وفضیلت خود ، گروههائی از علاقه مندان وارادت ورزان خاندان نبوت را می پروراند

او در عصر خود در دانش وفضیلت وشرف انسانی ، مجاهدتهای اسلامی نظیر وهمتا نداشت وعلاقمندان همچون پروانه گرد شمع وجودش می گشتند واز خرمن علم ودانش وفضیلت او بهره ها می بردند . 

نام : علی

لقب : هادی نقی

کنیه : ابوالحسن

نام پدر :محمد

نام مادر: سمانه مغربیه

تاریخ ولادت : ۱۵ ذی الحجه یال ۲۱۲ هجری

محل ولادت : مدینه طیبه

مدت امامت : ۳۳ سال

مدت عمر :۴۲ سال 

تاریخ شهادت : ۳ ماه رجب سال ۲۵۴ هجری

علت شهادت: طعام زهر آلود

نام قاتل : متوکل عباسی

 

محل دفن : سامراء

تعداد فرزندان : ۴ پسر و۱ دختر

عبد اللَّه بن المبارك :

و كانَ [الإمامُ الهادي‏عليه السلام] أطيَبَ النّاسِ بَهجَةً و أصدَقَهُم لَهجَةً

امام هادي خوش‏روترين و راست‏گوترين مردم بود

مناقب آل أبي طالب ، ج ۳ ، ص ۳۳۸ .

 

امام هادي‏عليه السلام :

اُذكُر حَسَراتِ التَّفريطِ بِأخذ تَقديمِ الحَزمِ

حسرت كوتاهي كردن را با پيشه كردن دور انديشي ، ياد كن

بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۳۷۰ .

 

 

تبلیغات مسجد حجت بن الحسن(عج)

 



:: برچسب‌ها: ولادت پيشواي دهم حضرت امام علي‏النقي الهادي(ع) در مدينه(212 ق),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 7 آبان 1391
برنامه مسجد در ماه مبارک رمضان

 



:: برچسب‌ها: ماه مهمانی خدا , ماه رمضان, برنامه مسجد در ماه مبارک رمضان, مسجد حجت ابن الحسن , رودکی, حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 22 خرداد 1390